---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۳ اسفند ۴, دوشنبه

آی دزد آی دزد -۵ محمدرضا روحانی

كمسيون بى صاحب ضد امنيت وترور شورا كه معلوم نيست چرا و چگونه به اسرار يك ملاقات خصوصى رهبرى عقيدتى دست پيدا كرده هم دروغ مى گويد و هم فراموشكار است خوشبختانه من نيازى ندارم كه سندى آرائه كنم خودشان زحمت لازم را كشيده اند . مى نويسند روحانى در ديدار خصوصى « در خواست كمك مالى ...» کرد. همه مى دانيم كه استالين به بريا ، هيتلر به گوبلز ، خمينى به ريشهرى، خامنه اى به فلاحيان وشاه به نصيرى صورت جلسه ملاقات خصوصى خود را نمى داد . پس چطور شد كمیسيون پنهان شده ضد امنيت وتروريزم شورا به گنجينه خصوصى رهبر نقب مى زند؟ ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ اسفند ۲, شنبه

تشبث به حشیش!

حسین یعقوبی میگوید "هزینه های سفر پاتریک کندی، تماما در راستای پروژه حفاظت از جان قهرمانان اشرف بوده است"
واقعا خجالت آور است. باید از اینها و از رهبری عقدتی پرسید شما که روزگاری خود را در نوک پیکان تعریف میکردید و میخواستید رژیم را سرنگون کنید و کذا، حالا چه شده که به یک آدم بازنشسته مفنگی که معلوم نیست اصلا چه کاره هست آویزان شده اید که از شما حفاظت کند؟ چرا دروغ میگوئید؟ فرض کنیم که مثلا پاتریک کندی و رودی جولیانی و امثال ذالک میتوانند از شما در عراق حفاظت کنند، لطف کنید اگر راست میگوئید نشان بدهید که اینها با این همه پولی که از مجاهدین میگیرند یک مورد تنها یک مورد  در حفاظت ساکنان لیبرتی موثر بوده اند. اینها کجا بودند وقتی ساکنان لیبرتی کشتار میشدند؟ چرا به گفته شما در راستای موضوع حساس و دهان پر کن "پروژه حفاظت" هیچ اقدامی قبل و بعد از این کشتارها انجام نداده اند؟  ادامــــه

۱۳۹۳ اسفند ۱, جمعه

مراد علی و مرید علی..تاملی در پدیده مراد علیگری ومرید علیگری در سیاست. اسماعیل وفا یغمایی

می بخشید اگر در طول این نوشته کوتاه مجبورید کلمات مراد علی و مرید علی را بارها بخوانید. هر چه تلاش کردم دیدم نمیشود حذفشان کرد و تعدادشان را تقلیل داد. با این اشاره نوشته را شروع می کنم .صدها سال قبل،خیلی قبل از اینکه کلمات فرمانده وسرباز،رهبر و عضو، قائد و احتمالا مقئود!!، رئیس و مرئوس و امثال اینها پیدا شود یا رایج گردد سر و کله شخصیتهای تاریخی و سیاسی عقیدتی «مراد علی» و «مرید علی» پیدا شد و رشد کرد و تبدیل به یک سنت، یا بهتر است بگویم یک ظرف پولادین اجتماعی- تاریخی شد.این پدیده در ایرانزمین گرامی ما، .ادامه ....ادامــه

محمد اقبال سخنگوی غیر رسمی سازمان مجاهدین خلق اتهام پراکنی می کند. پاسخ دهید! حنیف حیدرنژاد

آقای اقبال، من مایلم انرژی خود را بر روی مخالفت برعلیه جمهوری اسلامی متمرکز کرده و به شیوه و در حد توان خودم به مبارزه بر علیه این رژیم و افشاگری برعلیه آن بپردازم. متاسفانه سازمانی که شما از آن حمایت می کنید- و در مورد این مقاله مشخص، شخصِ شما - انرژی من (و دیگر مخالفین آزاد اندیش که فوقا از آنها نام برده شده) را به خود مشغول کرده و عملا به ترمزی در مسیر مبارزه بر علیه این رژیم تبدیل شده اید. لطفا کنار بکشید.  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبه

قاضی حسن تردست قاتل ریحانه جباری مرتکب جنایت دیگری شد ایرج مصداقی

با تلاش‌های حسن تردست، ریحانه‌ جباری که در دفاع از خود در مقابل تجاوز به عنف یک مأمور اطلاعاتی رژیم را از پای در آورده بود به دار آویخته شد و حسن حشمتیان یکی از متجاوزان و قاتلان کودک خردسال لیلا فتحی به خاطر وابستگی خانواده‌اش به نظام، از مجازات رهید. به این ترتیب لکه ننگ دیگری بر دستگاه قضایی رژیم ماند و قاضی تردست در جنایت دیگری سهیم شد. ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

آی دزد، آی دزد -۴ محمدرضا روحانی

می‌دانیم که رهبر عقیدتی از روبرو شدن با واقعیت ها وحشت دارد. او نمی خواهد بپذیرد که جهان عوض شده و بایدخود را با جهان تطبیق دهد. بنابر این به اتکاء امکانات مادی عظیمی که دارد سعی می‌کند صدا خفه کن ها را به هر قیمتی به کار گیرد تا منتقدان خود را جلاد، خودفروش، تواب، خائن، شکنجه‌گر، ناسپاس، نمک‌نشناس، فرومایه و صدها صفت زشت دیگر که لایق خودش و چاپلوسان درگاهش است بخواند. ششصد روز اس تکه بیش از ششصد را سر کار گذارد، که در این باب بگویند، بنویسند، بخوانند، تولید، پخش و نشر کنند و هر روز بیشتر از روز پیش در منجلاب خود‌ساخته‌اش فرو می‌رود. سرنوشت او رقت انگیز شده است. اگر فحاشی‌های او از قدر و مقام شاملو و مرضیه کاست به دیگران هم لطمه می‌زند. ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۷, دوشنبه

بن بست های استراتژیک رهبری سازمان مجاهدین خلق، قسمت پایانی حنیف حیدرنژاد

بن بست هائی که سازمان مجاهدین در آن گرفتار آمده است، خودساخته اند. رهبری سازمان مجاهدین با بی مسئولیتی حاضر نیست به اشتباهات خود اعتراف کرده و سیاست دیگری اتخاذ کند. کسی هم در سطوح رهبری مجاهدین شهامت به نقد کشیدن مسعود رجوی را ندارد. از همین رو اشتباهات سه ده گذشته تکرار و بازتکرار می شوند. دستگاه تبلیغاتی مجاهدین نیز بر اساس رهنمود های مسعود رجوی هر شکست را یک "پیروزی بزرگ" معرفی می کنند.  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۵, شنبه

قدرشناسی مسعود رجوی یا انتقام کشی؟ (3) کریم قصیم

خوب به خاطردارم دهه اول عضویّت و حضور فردی درشورای ملی مقاومت یعنی ( 1364 - 1372) رابطه مالی با شورا / مجاهدین درکارنبود، جزیک مورد که آن هم درپی اصرارزیاده ازحدّ مسعود رجوی (درسال 68) ازوی خواهش کردم برای حلّ مسآله ای که عاجل بود امداد رساند. مسآله قرضی بود به دوستی که می خواست ازایران خارج شود و نیاز مالی عاجل داشت. آن پول بلافاصله با مسافر روانه شد و کارش راه افتاد. آقای رجوی در آن سالها پیوسته گله و شکایت داشت که چرا تآمین مخارج را به او و دستگاهش محول نمی کنم. ، درهردیدار و خلوت گفت وگوی دونفره ، خرده می گرفت. . . و گاه با عباراتی نیشدار تکرارمی کرد، "تو چرا این قدر درمسآله مالی حساسیّت نشان می دهی؟... تو مگرمعتقد نیستی «ازهرکس به اندازه توانش و به هرکس به اندازه نیازش»... تو دیگرچرا این قدرخود راجمع می کنی؟  ادامه‌ی مطلب...

بن بست های استراتژیک رهبری سازمان مجاهدین خلق (2 ) حنیف حیدرنژاد

شاید بدترین بن بستی که رجوی در سه ده گذشته درگیر آن شده است، همین بن بست اخلاقی است. او اعتبارش را از دست داده و دیگر کمتر کسی به او باور دارد. کمتر کسی ادعاهای او را می پذیرد. گوئی دیگر خودش هم به خودش باور ندارد و مخفی شدن را بیشتر ترجیح می دهد. دیگر کمتر کسی او را جدی می گیرد. به اصطلاح "مچ" او باز شده است و اکنون دیگر مشخص شده که او هم "ماسک" به چهره دارد و بسیار ماهرانه این ماسک را بر چهره نگه داشته است. در زیرِ آن ماسکِ "معلم فدا و صداقت" اما، چهره ای دروغ گو، فریبکار و حیله گر قرار دارد که به هیچ پرنسیب و اخلاقیاتی پایبند نیست و اگر لازم باشد، برای حفظ خودش، هر کسی را به مسلخ نشست های "انقلاب ایدئولوژیک" خواهد فرستاد.  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

سه دهه مرگ و کشتار، جنگ و آوارگی، ... حنیف حیدرنژاد

این  دهه اما در واقع "دهه زجر" ملت ایران است. در دوازدهم بهمن سال 57 ورود  خمینی بعد از پانزده سال تبعید به ایران، نه تنها با سردی هوا، بلکه با  سردی تمام روح او همراه بود. بازگشتی که البته با هماهنگی های بین المللی  در اجلاس گوادلوپ چراغ سبز آن از پیش روشن شده بود. وقتی یکی از خبرنگاران  در هواپیمائی که خمینی را از پاریس به تهران منتقل می کرد، از احساس او بعد  از پانزده سال دوری از ایران سوال کرد، خمینی با قلبی سخت تر از سنگ گفت  "هیچ" احساسی ندارد.  ادامــه

۱۳۹۳ بهمن ۲۳, پنجشنبه

خامنه ای روباه مکار


بن بست های استراتژیک رهبری سازمان مجاهدین خلق (1) حنیف حیدرنژاد

رهبری سازمان مجاهدین خلق چندین دهه است که در یک بن بست استراتژیک گیر کرده و راه برون رفت ندارد. عمق و ابعاد این بن بست به مرور زمان بیشتر شده است. مسعود رجوی رهبرعقیدتی و بالاترین مسئول در هرم رهبری سازمان مجاهدین خلق هر زمان تلاش کرده تا گریزگاهی برای خود از بحران یا بن بستی که با آن روبرو شده بیابد و منتظر بماند تا شاید به مرور زمان تحولات سیاسی در منطقه و جهان به گونه ای بچرخد که او بتواند در فرصتی مناسب سوار بر موج این تحولات، خود را از بن بست خارج کند. این گریزگاه، نقشِ سوپاپ اطمینانی را بازی می کند که رجوی می تواند به واسطه آن - بطور موقت هم که شده- فشارهای درونی و بیرونی بر روی خود را کاهش یا مسیر آن را منحرف نموده تا از روشن شدن حقیقت و پاسخگوئی به تبعات آن فرار کند. اما این بن بست ها کدامند و گریزگاهی که مسعود رجوی برای مقابله با منتقدین و مخالفین خود و جدا شده های از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت[1] در شرایط حاضر آن را دنبال می کند چیست؟ مروری سریع، مختصر و تیتروار به آنها:  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۲, چهارشنبه

طور دیگری هم می توان زیست سعید جمالی

"ما" در درون تشکیلات به "شورائیها" بعنوان میهمانانی عزیزی نگاه میکردیم که در این دنیای وانفسای تنهایی ما، با کوله باری از تجربه و سرمایه "دستمان" را گرفته اند و در روزگار غربت یار و یاورمان هستند. این یک احساس عمومی برای همه رزمندگان بود. اگر چه که "شازده" همیشه در "جلسات" بعد از "جلسات" شورا سعی در سیاه نمائی و وارونه نمایی میکرد و عفونت درونش را به آنها می پاشید اما حرفها و "تحقیر"هایش در حق "میهمانان" فقط احساس انزجار بر می انگیخت و قدرناشناسی و غروری متعفن را به نمایش میگذاشت. ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

خود شیفتگی خمینی انقلاب را به شکست کشانید

به عنوان نسل جوان دانشجو به همراه سایر طبقات اجتماعی و با هدف رسیدن به آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی که خواستی انسانی و قانونی بر هر کس و در هر زمانی است، در سالهای 56-57 دست به انقلابی گسترده زدیم. در این انقلاب و سالها پس از آن، طبقات گوناگون اجتماعی، اعم از مخالف و موافق، جانبازی ها،فداکاری ها و چالش هاو درگیری های زیادی داشتند. هزینه های بسیار سنگینی از سوی هر طرف پرداخت شد و به لحاظ تکامل اجتماعی، البته پیشرفتهای زیادی نیز صورت گرفت که ناظر بر جنبه های گوناگون انسانی و مادی بود.  ادامه

حقوق بشر در ایران


اين فيلم تلاش جمعی ايرانيان ساكن كشور تركيه است که از شهرهای مختلف، با گرايشهای سياسي و مذهبی مختلف در آنكارا كنار هم جمع شدند براي نشان دادن يك كار گروهی منسجم. اين كار شش ماه زمان برده  است. كار با همه مشكلاتی كه وجود داشت ضبط شد و تا کنون انعكاس خوبی داشته است.

برای 22 بهمن!!

احتمالا به مناسبت، جشن و راهپیمایی هم دارند!!

جاهل ها ولات ها: درانقلاب و در حکومت - بخش نخست"مسعود نقره کار

جاهل ها ولات ها: درانقلاب و در حکومت - بخش نخست"جاهل ها و لات های متدین" درانقلاب بهمن و در تحکیم و تداوم حیات حکومت اسلامی ایفای نقش کرده اند، و به دلیل همخوانی های طبقاتی، فرهنگی و مذهبی با روحانیون، در قدرت سیاسی سهیم شده اند. سازمان دهندگان این دسته از جاهل ها و لات ها افرادی همچون نواب صفوی و حاج مهدی عراقی بوده اند ادامه

چگونه ایران از رژیم شاهنشاهی به جمهوری اسلامی گذر کرد؟

در این میان اسم ساواک رعشه بر اندام کسانی می انداخت که می خواستند از شاه و حکومت او انتقاد کنند. حضور مستشاران و پرسنل نظامی آمریکایی در ایران به شدت پر رنگ شد. حضور آمریکایی ها در ایران در چشم بسیاری از مردم به معنی همدستی آمریکا در برقراری سیستم سرکوب بود و از شاه چهره ای دست نشانده به نمایش می گذاشت در حالی که هنوز خاطره کودتای ۱۳۳۲ در ذهن ها باقی بود. ادامه مطلب

۱۳۹۳ بهمن ۲۰, دوشنبه

قدرشناسی مسعود رجوی یا...؟ (2) کریم قصیم

حال که چنین نمایشی را ترجیح می دهید دستکم صورتحسابهای مخارج کل اعضای کابینه 20 ساله و به ویژه فهرست مخارج بی کران «شاه و ملکه» را نیز جهت اطلاع و آگاهی مردم و خانواده های رنجدیده منتشر کنید. آیا خانم و آقای رجوی صورت ریخت و پاشهای بی حساب خود را امضاء کرده اند؟ این طور که معلومست کارو جانفشانی یک نسل سوخته برای خرج بی کران «رهبری» بوده! این صورتحساب شیطانی / این استثمار«خونین» و ستم همه جانبه در تاریخ سیاسی اپوزیسیون ایران هیچ مورد دومی نمی شناسد و به واقع دردفتر اعمال رجوی به ثبت خواهد رسید...  ادامه‌ی مطلب...

رفتار با زندانیان در زمان صدام


نـه، اینها داعشیهای جنایتکار نیستند، اینجا یکی از زندانهای صدام حسین بوده و قربانیان نگون بخت، زندانی، و گرگهای آدمخوار نیز کارگزاران صدام هستند. غرب که در قبال این توحش حیوانی ساکت ماند و حتی کمک هم به ادامه آن میکرد. مجاهدین هم که قرار بود ضد ظلم و ستم باشند، نزد صدام و به کمک او شتافتند و تا ته خط با صدام همکاری کردند و نهایتا هم به گفته مسعود رجوی خونشان با خون صدامیان و بعثیها درهم آمیخت. این ویدئو را یکی از کاربران، در قسمت کامنتهای مقاله مربوط به 19 بهمن گذاشته است.

۱۳۹۳ بهمن ۱۹, یکشنبه

19 بهمن سال 60، فاجعه یا حماسه؟

این مقاله در سال 91 به مناسبت 19 بهمن سالروز شهادت موسی خیابانی و اشرف ربیعی و شماری از یاران دلیر مجاهدشان نوشته شده است. امروز بار دیگر با بازنشر این مقاله یاد و خاطره فراموش ناشدنی این شهدا  را عزیز میداریم.
 
 سی و دوسال از یک فاجعه بزرگ و دردناک در سازمان مجاهدین خلق گذر نمود و هنوز هم که هنوز است با رنگ و لعاب، و طبل زدن و شیپور دمیدن، سردمداران خود خواه و در گل اشتباه گیر کرده نمیخواهند بدانند که ماجرای نوزده بهمن سال 1361 خورشیدی نه حماسه بوده و نه یک ماجرای عاشورائی و نه تاثیر مثبتی در تاریخ مبارزات ملت ایران برای آزادی داشته است. آنها حاضر نیستند نه واقعیت فاجعه دردناک نوزده بهمن را بپذیرند نه آن را به بیان آورند و نه قبول کنند. از آنجا که شخص مسعود رجوی با یک اشتباه محاسبه پر فاجعه، مبارزه ی سازمانی را که اختیارش یکسر در کف فردیت رهبری او بود از یک مشی سیاسی به یک مبارزه مسلحانه کشاند و در حالی که سیل خون اعضا و علی الخصوص هواداران مجاهدین در زندانها روانه بود و صدای رگبارها و تیر خلاصها بر بدن و سر جوانان و نوجوانان عضو و هوادار در زندانها قطع نمیشد، در تاریخ 6 مرداد 60 یعنی فقط یکماه بعد از شروع باصطلاح مبارزه مسلحانه پرواز تاریخساز کرده و در حقیقت فرار نموده بود، بخون غلتیدن مجاهد خلق موسی خیابانی و اشرف ربیعی، در راستای یک خط غلط، یک فاجعه بود و نه یک حماسه  که صفت عاشورا داشته باشد. ادامه مطلب 

۱۳۹۳ بهمن ۱۶, پنجشنبه

شاهد از غیب !

این حق ما و حق همه است که بپرسیم و از مریم رجوی بخواهیم پاسخ دهد که چرا شناخته شده ترین ناقض حقوق بشر و رکورددار اعدام به شیوه گردن زدن در جهان و نیز پدر خوانده و به اعتراف ذکریا موسوی تامین کننده منابع مالی بنیادگرایی وحشی و تروریسم بین المللی را میستاید ومواضع او را "شجاعانه" توصیف میکند.  ادامه مطلب

۱۳۹۳ بهمن ۱۳, دوشنبه

قدر شناسی مسعود رجوی یا...؟ (1) کریم قصیم

کمیسیون ضدّامنیّت و ترورشخصیّت"شورا" ضمن انتشار اطلاعیه مورخ 24 ژانویه 2015، تحت عنوان «فراخواندن چاکران ولایت...» وعلنی کردن "غافلگیرانه"یک بغل قبوض مالی 25 سال اخیر با یک تیر ظاهراً چند نشان زده است: - با اعلام حصول مصالحه با خانم مکنزی ، بانوی نیکوکار انگلیسی و همسرآقای اسماعیل یغمائی ، عجالتاً بحران خطرناک کلاهبرداری را مهارکرد.(امیدوارم پرداخت سرموعد بدهییها نگرانی خانم مکنزی را برطرف نماید و خانه این بانوی بزرگوار از حراج برهد).  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه

آی دزد آی دزد - محمدرضا روحانی

و آن چنان كه شايسته انصاف وشرافت شماست من وما را خادمين بساط شاهانه ونطع شيخ ناميديد . من به شما توصيه مى كنم نامه اى را كه به عنوان «حقير» به خامنه اى جلاد نوشته ايد را از جمله دلايل استعفاى من وما از شورا بود را بخوانيد . وآن را با نوشته ها وفعاليتهاى ٢٠ ماه اخير من مقايسه كنيد تا هم به خوبى « جاده صاف كن هاى كشتار » را بشناسيد هم آستان بوسان و «چاكران ولايت را » . داستان آی دزد آی دزد را شنيده ايد؟  ادامه‌ی مطلب...