برای مجاهدین دو چیز خط قرمز است خروج از لیبرتی و همچنین روشنگری در مورد مسعود رجوی. به همین دلیل است که اگر به بخش نظرهای وبلاگ «دریچه زرد» رجوع کنید متوجه هجوم یکبارهی آنها خواهید شد. البته آنقدر بلاهت به خرج میدهند که به سادگی قابل شناسایی هستند. اولین مورد بر میگردد به اطلاع رسانی خانم عاطفه اقبال در مورد ادامه
---------------
نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
۱۳۹۳ دی ۳, چهارشنبه
۱۳۹۳ دی ۱, دوشنبه
پیدا کنید پرتغال فروش را!
یکی از سایتهای وابسته به مجاهدین به نقل از یکی از اعضای قبلی و فعلا بیکار شده پارلمان اروپا نوشت كه تنها راه حل عملي براي از بين بردن تشكيلات دولت (داعش) پاك سازي عراق از دخالتهاي رژيم ايران است.
با این اظهار نظر ظاهرا قاطع، شما انتظار دارید که طرف مربوطه که استراون استيونسون نام دارد دلیلی یا تحلیلی برای این اظهار نظر خودش ارائه بدهد و بگوید که چه رابطه ای بین از بین بردن داعش و پاکسازی دخاتهای رژیم در عراق وجود دارد. اما هیچ حرفی در این باره گفته نمی شود و در عوض آقای استیونسون که از حامیان مجاهدین است، بدون هیچ مقدمه ای میزند به صحرای کربلا و میگوید سياستهاي المالكي ديكتاتور سهم بزرگي در بروز و شيوع فساد در نهادها و ادارات دولتي و كشتار و آدم ربايي در كشور داشته است.
این که مالکی در عراق فساد کرده یا آدم کشته حتما جنایت بوده و محکوم است. در مورد دخالتهای رژیم نیز این مردم عراق هستند که میتوانند این دخالتها را نپسندند و آن را رد کنند اما معلوم نیست که اینها چه ربطی به از میان بردن داعش دارد؟ بگذریم که اگر مداخله رژیم نبود الان بغداد و سایر نقاط عراق به دست گروه جنایتکار داعش افتاده بود و معلوم نبود که بعد از آن نیز چه بر سر ساکنان کمپ لیبرتی میامد! بنا براین بجاست که سراغ پرتغال فروش را از جناب استیونسون و سایت مجاهدین بگیریم!
تحریریه صدا
۱۳۹۳ آذر ۳۰, یکشنبه
واکنش رهبری عقیدتی مجاهدین به مقالهی «مسعود رجوی سه دهه «فرار» - ایرج مصداقی
«عارف شیرازی» مدعی میشود ساواک برای این که مسعود رجوی را اعدام نکند او را «به شدیدترین صورت مورد شکنجه قرار میدهد» تا «محملی» برای نجات جان وی پیدا کند! آیا عجیب نیست مأموران ساواک که مسعود رجوی را در ابتدای دستگیری و برای کسب اطلاعات مورد شکنجهی وحشیانه قرار ندادهاند، پس از اتمام بازجویی و برگزاری دادگاه، او را برای رهاندن از حکم اعدام مورد شدیدترین شکنجهها قرار میدهند ؟! ادامهی مطلب...
۱۳۹۳ آذر ۲۸, جمعه
تلاش فرمانده سپاه برای «جاخالی دادن» در برابر کنایه روحانی ایرج شكری
قانونگذاران پلید رژیم روضه خوانها، به طور کلی راه را بر هر نوع تغییری در «اسلامی» بودن رژیم و خارج کردن آن از یک رژیم مذهبی را، بسته اند و آن را غیر قابل تغییر دانسته اند. در این زمینه در اصل 177 قانون اساسی رژیم آمده است:« محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است». بنا براین می بینم که برای انسانی و ایرانی شدن این نظام استبدادی و ارتجاعی و ضد ایرانی و برقرای «جمهوری ایرانی» و مردمی، راهی جز سرنگون کردن این رژیم وجود ندارد ادامهی مطلب...
مجمع عمومی سازمان ملل «نقض حقوق بشر» در ایران را محکوم کرد
مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامهای از جمهوری اسلامی ایران خواست که نقض حقوق بشر شامل «شکنجه، تبعیض جنسیتی و مورد هدف قرار دادن فعالین و روزنامه نگاران» را متوقف کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل نقض حقوق بشر در ایران، سوریه و میانمار محکوم شده است.
نماینده ایران این قطعنامه را «سیاسی، تبعیضآمیز و مغرضانه» خواند. ادامه مطلب
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل نقض حقوق بشر در ایران، سوریه و میانمار محکوم شده است.
نماینده ایران این قطعنامه را «سیاسی، تبعیضآمیز و مغرضانه» خواند. ادامه مطلب
۱۳۹۳ آذر ۱۷, دوشنبه
تشدید حمله به گرایش چپ درون مجاهدین: چرا؟ تراب حق شناس
(اشارهای به شمارههای اخیر مهرنامه و چشم انداز ایران، چاپ تهران)
"دفاع میکنم از اندیشهای که آن را سستی جانبدارانش در هم شکسته است."(1)
پنجاه سال از پاییز 44-1343 که جمع نخست مجاهدین به تدریج شکل گرفت تا در 20 بهمن 1350 به نام سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام موجودیت کند، میگذرد. برای برخی خوشآیند باشد یا بدآیند، من از کسانی بودم که این شانس و افتخار را دارم که با آن کاروان انتقادی، سیاسی، انقلابی و عدالت جو همراه بودهام. نه همیشه پیشرو، نه پیرو بلکه همواره رهرو. در سطور زیر میکوشم شهادتهای خودم را از این مسیر دشوار، رزمنده و بالنده به اختصار تمام ارائه دهم. اینکه برای روایت امثال من هیچ جایی در قلمرو جمهوری اسلامی وجود ندارد دلیلش روشن است. ما معتقدیم که حقیقت انقلابیست و کار خود را خواهد کرد. همین که نیروهای ارتجاعی غالب و مغلوب اینطور وحشیانه به تحریف تاریخ و لجن مال کردن گرایش ترقیخواهانه مجاهدین در هر سه مرحله (قبل از تغییر ایدئولوژی، پس از آن و سپس سازمان پیکار) میپردازند دلیلی کافی برای خطریست که آنها از ناحیه این گرایش درون مجاهدین احساس میکنند. به تعبیری دیگر به نظر میرسد که "شبحی در گشت و گذار است". واقعیات عینی در جامعه ما نشان میدهد که گرایش چپ درون مجاهدین هنوز زنده است، وگرنه چرا این همه مقاله و مصاحبه و کتاب برای "اثبات" اینکه مجاهدین از همان آغاز منحرف بودند و تاریخ آنها را میتوان آنطور که مهرنامه شماره 38 نوشته "پله پله تا ارتداد" نامید؟ خلاصه اینکه نه تنها باید خاکشان را به توبره کشید بلکه هیچ اثری را که از آنان باز مانده باشد نباید به حال خود گذاشت. از سه جلد کتاب زندگی خمینی نوشته فردی به نام صادق زیارتی که حمید روحانی امضاء میکند و سراپا کینه و عقده ارتجاعی نسبت به مبارزینی ست که راه امام او را قبول نداشتند گرفته تا انواع به اصطلاح خاطراتی که از کسانی مانند عزت شاهی، احمد احمد، جلال فارسی و مهدی جعفری برازجانی و محمود دعائی تا برسد به سه جلد کتاب که از طرف "موسسه تحقیقاتی" رژیم به عنوان "مجاهدین از پیدایی تا فرجام" منتشر کردهاند. ادامه مطاب
۱۳۹۳ آذر ۱۶, یکشنبه
مسعود رجوی سه دهه «فرار» از «جانبازی» و به خطر انداختن جان مجاهدین - ایرج مصداقی
فرار مسعود رجوی از صحنهی نبرد، در زمانی که اوضاع تنگ میشود و پای جانفشانی و فداکاری به میان میآید سؤالی است که ذهن بسیاری به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای آن است. من علاوه بر این سؤال، میخواهم بپرسم آیا «زندگی» مسعود رجوی آنگونه که خود تببین و تشریح میکند «ناشی از یک تقصیر» هست یا نه؟ آیا «حرام بودن نفس» شامل او نیز میشود یا خیر؟ آیا وی «آگاهانه و به عمد از مرگ» گریخته است یا نه؟ آیا آنچه او میگوید شامل خودش هم میشود یا خیر؟ ادامهی مطلب...
۱۳۹۳ آذر ۱۱, سهشنبه
اتهام زنی بجای استفاده از راه کارهای قانونی؛ فرهنگ سرکوب مخالفین توسط سازمان مجاهدین خلق حنیف حیدرنژاد
سازمان مجاهدین خلق در جدیدترین نمونه از حمله های زنجیره ای برای ترور شخصیت مخالفین خود، این بار آقای محمد جعفری (همنشین بهار) را مورد هدف قرار داده است. سایت "ایران افشاگر" از سایت های وابسته به سازمان مجاهدین، مطلبی با عنوان "محمد جعفری «همنشین شاگرد جلاد اوین»" انتشار داده است. نویسنده این مطلب "خواهر مجاهد مهناز بزازی" اعلام شده است.[1] ادامهی مطلب...
۱۳۹۳ آذر ۱۰, دوشنبه
بـدتـر از داعش!
خیلی ساده مجاهدین رسما جواب بدهند اگر
کسی بخواهد از فرزندش که با مجاهدین در عراق بوده و هست خبری بگیرد چه باید بکند؟
به کجا باید مراجعه کند؟ آیا اساسا چنین حقی برای خانوادها در قاموس مجاهدین وجود دارد؟ بعید است!
همین حالا هم فراوانند کسانی که در به
در به دنبال کسب اطلاع و خبری از فرزندشان و یا اقوام و خویشاوندانشان هستند که در
عراق بوده و یا همچنان در عراق بسر میبرند. چرا مجاهدین به خواست آنها اعتنا
نمیکنند؟ چرا به چشم انتظاری و نگرانیهای طولانی پدر و مادری که فرزندشان همراه
مجاهدین در عراق بوده پاسخ نمیدهند؟ مجاهدین حتی در حد داعش تروریست و جنایتکار
نیز ظرفیت و منش انسانی ندارند تا مکانیسمی حد اقل برای اطلاع رسانی از افراد
خودشان برقرار کنند. میدانید چرا؟ چون طلبکارند، چون پاسخگو نیستند! باید پرسید این
همه شقاوت و بی رحمی از کجا میاید و چرا؟ این است مهرتابان آزادی خواهر مریم؟! ادامه
اشتراک در:
پستها (Atom)