---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۳ مهر ۲۴, پنجشنبه

پیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد

سوال از رهبری سازمان مجاهدین: - طرح و برنامه شما برای خروج نیروهای کمپ لیبرتی که در مجاورت فرودگاه بغداد می باشد و انتقال ساکنین لیبرتی به کشورهای ثالث چیست؟ - در چند هفته اخیر چه اقداماتی در زمینه فوق کرده اید و نتیجه آن چه بوده است؟  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ مهر ۲۲, سه‌شنبه

در باره «استعفای طبيعی و شرافتمندانه» حنیف حیدرنژاد

"ماده افزوده به آئين نامه داخلی شورا در باره استعفا" که در اطلاعیه اخیر دبیرخانه شورای ملی مقاومت آمده است بخش دیگری از استراتژی "فرار و عدم پاسخگوئی" رهبری مجاهدین از مسئولیت پذیری در قبال سیاست هایش را به نمایش می گذارد. این ماده افزوده نشان می دهد که رهبری مجاهدین نگران جدا شدن های بیشتری از شورای ملی مقاومت می باشد.  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ مهر ۱۸, جمعه

بخشی از مقاله ریشه یابی استعفا - علی ناظر

. . .  اعضای محترم شورای ملی مقاومت ایران، پیش از این (8 اسفند 1388) در باره ماده «واحده دفاع از اشرف» در نوشتاری "«جبهه (وسیع) مردم» و چند ماده" اشاره کرده بودم که اینگونه مصوبات در شآن نهاد دموکراتی چون شورای ملی مقاومت ایران نیست. البته کسی به آن توجه نکرد. امروز هم، با کمال احترام به شما اعضای محترم شورای ملی مقاومت عرض می کنم که اینگونه مصوبات در شآن شما نیست. شما در این چند خط، حقوق فردی و شهروندی عضو را نادیده گرفته، و عضو را ملزم می کنید که پیش از استعفا، خواست خود (استعفا) را با شما در میان بگذارد. یک فرد و شهروند، نباید ملزم به این شرط شود. البته بهتر است که پیش از استعفا آن را با دبیرخانه در میان بگذارد، اما نه بعنوان یک التزام و یک تعهد.
بدون شک هدف شما از تصویب این ماده اینست که شاید دبیرخانه (و یا گروهی از ریش سفیدان) بتواند مسائل ذهنی و یا سیاسی فردی که می خواهد استعفا دهد را پیش از اعلام علنی، حل و فصل کنند، که طبیعتا اقدام مناسب و خوبی است. اما این ماده متوجه نیست که اگر فردی تصمیم می گیرد که از عضویت در یک نهاد سیاسی استعفا دهد، دیگر به روابط موجود در آن نهاد باور ندارد؛ و در نتیجه دبیرخانه، جمع ریش سفیدان، و یا کارکرد جاری آن نهاد را قبول ندارد که بخواهد وارد یک بحث اقناعی بشود.
قاعدتا، استعفا بخاطر ناهمخوانی عضو مستعفی با نهاد، و افتراق در اتخاذ استراتژی و تاکتیک است، و یا شاید بخاطر بازنگری فرد مستعفی به آرمان. در هر صورت و بدون شک، استعفا از یک نهاد سیاسی امریست عادی و مرسوم ؛ همانطور که استعفا یک حق فردی است. عضویت در یک نهاد سیاسی، مشروط به تعهد آن عضو به یک سری الزامات است، حال آنکه استعفای آن عضو نباید و نمی تواند مشروط به هیچ پیش شرطی باشد. عضویت در یک نهاد، اعضا را متعهد به یک سری الزامات می کند که در مواردی حقوق فردی و شهروندی فدای حقوق جمع و نهاد سیاسی می شود؛ اما از لحظه ای که عضو تصمیم به استعفا می گیرد، حقوق فردی او بر حقوق جمع ارجحیت پیدا می کند، و هیچ ماده و مصوبه ای نمی تواند آن فرد را متعهد و مشروط به رعایت الزامات و مصوبات آن نهاد کند.
لازم به تأکید می دانم که به نظر من، جدایی و استعفا نباید به ناسزاگویی و افشای اسرار راه پیدا کند، و چنین برخوردی از سوی نهاد سیاسی و یا فرد مستعفی شدیدا محکوم است.
 پیش از این، بارها نوشته ام که چاره کار، اینگونه مصوبات و ماده الحاقی نیست، بلکه ریشه یابی علت و یا علل استعفا است. به نظر من، که بار ها پیشنهاد داده ام، شورا باید بپذیرد که اعضا در درون شورا و با التزام به کلیه مصوبات و آرمان، و امر سرنگونی،  بتوانند در یک پروسه دموکراتیک و علنی، "فراکسیون اقلیت" تشکیل دهند.
برخلاف بسیاری که فکر می کنند ایجاد فراکسیون یعنی بهم ریختگی و "انشعاب"، من بر این باورم که وجود فراکسیون در شورا، مترادف با دامن زدن به مفهوم دموکراسی است. فراکسیون اقلیت (در قرن بیست و یکم) یعنی برخی از اعضا هرچند با اصول موافقند، اما با تمام تصمیمات موافق نیستند و از این حق دموکراتیک برخوردارند که نظرات خود را سازمانیافته، و در چارچوب فراکسیون اقلیت، به اطلاع خلق ستمدیده ایران برسانند. فراکسیون اقلیت یعنی رهبری خاص الخاص در شورا وجود ندارد. یعنی خط از بالا نمی آید و بقیه گوش به فرمان نیستند؛ یعنی شورای ملی مقاومت ایران به آزادی اندیشه و بیان احترام می گذارد. فراکسیون اقلیت یعنی شورای ملی مقاومت ایران از انتقاد هراسی ندارد و به انتقاد در فضایی سالم و دموکراتیک دامن می زند.
اعضای محترم شورای ملی مقاومت، بجای اینکه به عضو بگویید چگونه استعفا دهد، به او فضای بیشتر برای ابراز عقیده و نظر داده، و بگذارید بیشتر تنفس کند، تنفسی علنی و با برخورداری از پلاتفورم خودش. در غیر اینصورت، به مرور زمان تعداد مستعفیون بیشتر خواهد شد، حتی اگر تمام مصوبات رعایت شوند.
تمتم مقاله را میتوانید در سایت دیدگاه بخوانید

مجاهدین خلق، داعش، «انقلابیون عراقی»، «عشایر انقلابی»، بدون شرح ایرج مصداقی

پنج روز بعد از بریدن سر یک خبرنگار آمریکایی جلوی دوربین توسط داعش، رهبر عقیدتی مجاهدین از ترس مقامات آمریکایی و بهایی که ممکن بود در این میان شخص وی مجبور به پرداخت آن شود موضع‌ خود را تغییر داد و این بار به اشاره‌ی او مجاهدین مواضع‌ جدیدی را اتخاذ کردند. از این نقطه به بعد دیگر در مقالات نوشته شده از سوی مسئولان مجاهدین حرفی از انقلابیون و عشایر انقلابی و ارتشی‌های انقلابی و ... نیست و همگی به یکباره همچون خود ایشان غیب می‌شوند! ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ مهر ۱۵, سه‌شنبه

«کمونیسم کارگری» در رکاب ماشین جنگی آمریکا! ع. شفق

با توجه به این مقدمه است که از جمله می توان دید که در ابتدای پیشرویهای بی سابقه داعش و جنایات هولناک این دار و دسته ضد خلقی که سایه شوم وحشت و ناامنی را بر حیات و هستی توده های رنجدیده سراسر منطقه حاکم کرد و جنایات توصیف ناپذیر آنها در قصابی و به صلیب کشیدن و اعدامهای دست جمعی قربانیان، نفرت عمومی را بر انگیخت، نیرویی نظیر سازمان مجاهدین با رسوایی تمام از این دار و دسته دست ساز امپریالیسم و ارتجاع به عنوان "انقلابیون عراقی" نام برد و اخبار مربوط به فتوحات داعش و از جمله تصرف موصل را زیر نام پیروزی و پیشروی های انقلابیون عراق جا زده و در سایت خود، فریبکارانه اعلام نمود که: "شهر موصل به کنترل نیروهای انقلابیون و عشایر عراق درآمده است". این سازمان می پنداشت که قدرت گیری سریع و پیشرویهای داعش بر علیه مالکی در پناه چراغ سبز آمریکا سرانجام به بن بست مرگبار مجاهدین در عراق خاتمه خواهد داد. توهمی که البته خیلی زود بی پایگی خویش را نشان داد و با "بور" شدن این سازمان تنها رسوایی جدیدی بر کارنامه آنان افزوده شد.  ادامه

۱۳۹۳ مهر ۱۲, شنبه

دخالت مجاهدین در امور داخلی عراق و حمایت از نیروهای تحت هژمونی «داعش» (بخشی از گزارش ۹۳) ایرج مصداقی

«عشایر عراقی» را «انقلابی» خواندن و «شیوخ» مرتجع عشایر را شخصیت‌های سیاسی و چهره‌های مترقی و رهبران «قیام و انقلاب» خواندن تنها از ذهن یک پریشان‌حال درمانده بر می‌آید که برای ماندن بر هر خس و خاشاکی دست می‌اندازد. با کدام تعریف «عشایر» و «شیوخ»‌ انقلابی می‌شوند؟ یا بایستی تعریف «عشیره» و «شیخ» فرق کرده باشد یا «انقلابی». جمع هر دو محال است.  ادامه‌ی مطلب...