---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۳ بهمن ۱۰, جمعه

فساد در آسيب‌شناسیِ فساد روحانی! علی اصغر حاج سیدجوادی

فساد در آسيب‌شناسی فساد به روايت رئيس جمهوری ضدفساد در آنجاست که او که خود مهره‌ای از مهره‌های باسابقه در درون نظام سراپا فاسد ولايت مطلقه دينی است، می‌داند که او با طعنه و تعريض و کنايه، فساد سپاه و حلقه سرداران حريص قدرت و پول را نشانه گرفته؛ و به عبارت ديگر با اين نوع بازيگری لفظی به جای سَر افعی، دست بر دُم افعی گذاشته است  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

آقایان چند مترش باقی مانده. دقت کنید. اسماعیل وفا یغمائی

ماجرای خانم مکنزی واقعی بود و روشن . کسی که نمیخواهد بفهمد نفهمد بقول ابوی کله پدرش!.امابعد از حل و فصل نسبی قضیه ذات و ماهیت که عوض نمیشود. سربازان مقام معظم شروع میکنند. قدمتان روی چشم! . بفرمائید. صفا آوردید!  اقایان سینا دشتی و حسین یعقوبی قلم رنجه نموده و مرا نواخته اندو از کتاب خود من هم کد آورده اند .به این دو بزرگوار عرض میکنم من ادم ساده و دهاتی واری هستم که چیزی را پنهان نمیکنم .از کتاب  خود من هم کد نیاورید من نظراتم در بسیاری اوقات عوض شده است. چون زنده ام. چون آدم زنده در پروسه شناخت جلو میرود.چون رهبر خطا ناپذیر نیستم یعنی خدا نیستم.این کتاب که چیزی نیست من حدود بیست سال در خدمت   این سازمان بوده ام و پنهان نمیکنم که  روزگاری زیباترین سرودها و شعرهایم را برای رهبر و عیال نوشتم .... ادامه

حضیض بی مروتی و پلشتی!

 پایان غم انگیز یک عمر مبارزه در سازمان مجاهدین خلق ایران
 
هفته پیش خبر درگذشت مجاهد خلق میرزا آقا پاک نیت ( میرزا آقا ) را از اطلاعیه سازمان دریافت کردم . میرزا آقا با 32 سال سابقه مبارزاتی در سازمان مجاهدین خلق ایران و نزدیک به 27 سال سابقه مبارزه حرفه ای و تشکیلاتی در درون این سازمان از جمله افرادی بود که مورد آزار و شکنجه های روحی فراوان از طرف رژیم حاکم بر ایران قرار گرفته بود . میرزا آقا در سال 1366 به منطقه مرزی آمد تا در کنار دیگر رزمندگان به مبارزه علیه رژیم سرکوبگر حاکم بر ایران بپردازد  . وی در سال 1375 رده عضویت گرفت و پس از اشغال عراق بعنوان کادر مجاهد به او رده مسئول نهاد ابلاغ شد . نامبرده از جمله افراد بیماری بود که میبایستی در لیست اعزام به خارج از کشور قرار می گرفت . و بهمین دلیل در سال 1392 در اولین اکیپ عازم آلبانی قرار گرفت . میرزا آقا تا آخرین روز وفات در سن 81 سالگی بعنوان کادر سازمان شناخته می شد .  
وقتی اطلاعیه سازمان را خواندم که خبر وفات او را نقل می کرد احساس گیجی به من دست داد . گویا اینکه قلم زن یک دشمن بود ، دشمنی که می خواست کینه فردی خود علیه این پیرمرد راحل را تخلیه کند . یکبار به جملات اطلاعیه نگاهی بیاندازیم تا به عمق کینه نسبت به کادرهایی از  سازمان اشراف پیدا کنیم :
" مرحوم میرزا آقا پاک نیت در جریان دستگیری و شهادت دختر مجاهدش در دهه 60 وادار به همکاری با مزدوران و پاسداران خمینی شده بود اما در سالهای بعد به ترکیه گریخت و در 1366 به اشرف رفت و به مجاهدین پناهنده شد ."
راستی چه نیازی بود از یک راحل که بیش از 30 سال از عمرش را پای سازمان ریخته با این " افشاگری " بدرقه شود . آیا هیچ نقطه مثبتی در این مرد شریف وجود نداشت که سازمان پیکر او را با آن به خاک بسپارد ؟
راستی او پناهند سازمان بود یا کادر مجاهد ؟ این چه پناهنده ای بود که اگر عملیات جاری یا غسل هفتگی نمی کرد برایش نشست جمعی گذاشته میشد و در آن هتاکی میشد و حتی چند مورد کتک کاری . این چه پناهنده ای بود که به او رده عضویت و کادر مجاهد ابلاغ شده بود ؟
... درد آور است ...  اگر سازمان می خواهد این پیام را به ما که هنوز توی مناسبات هستیم به این شکل بدهد که هر که از تشکیلات خارج شود ولو بعد از مرگش هم باشد باید تاوان بپردازد ... واقعا درد آور است ! 
سخن البته زیاد است و بماند برای وقت دیگر .
از کادرهای مستقر در آلبانی ر – ا  
1-25-2015
 

۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه

ماجرای پیرمردی 120 ساله که قبل از پدرش متولد شده است اسماعیل وفا یغمائی

این نوشته برای دفاع از خود یا حمله به دیگری نیست . برای شیر فهم شدن خودم و شاید چند نفر دیگر است.از همه و بخصوص دوستان و رفقای سابق شورائی، و کسانی که میتوانند به من کمک کنند ، خواهش میکنم یاداشت این پیرمرد صد و بیست ساله را که من باشم حتما بخوانید و درباره ام بیندیشید. نمیدانم شما باور میکنید یا نمی کنید ولی من از روز بیست و پنج ژانویه2015 دانستم تا همین حالا صد و بیست ساله ام و باید بروم شناسنامه ام را عوض کنم. البته چندان هم لازم نیست چون اگر اینطور باشد که هست من بزودی خواهم مرد چون صد و بیست سال نهایت عمر بشر است. دو سه روز قبل در اطلاعیه و سلسله اسنادی که تحت این عنوان منتشر شد ماادامه مطلب

۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

هورا برای پدرخوانده بنیادگرایی!

رهبری عقیدتی در داخل مناسبات هم همین شیوه زشت و مخرب را در پیش گرفت، همه جا وقتی استفاده اش از افراد تمام میشد بیکباره همه بد میشدند: بنی صدر بد بود، قاسملو بد بود، حاج سید جوادی بد بود، لاهیجی بد بود، یغمایی بد بود، شکری بود، آل اسحاق بد بود، متین دفتری بود، قصیم و روحانی بد بودند و کلا هر کس کوچکترین انتقادی به رهبری داشته باشد بد است و مزدور وزارت اطلاعات! آری، همه بدند، حتی کسانی که تمام عمرشان را درون روابط مجاهدین سپری کردند بدند و مزدورند، اما صدام حسین و ملک عبدالله و جان مک کین و جان بولتون و پاتریک کندی و رودی جولیانی و مشتی از هارترین و جنگ افروزترین فراکسیونهای امپریالیسم خوبند!  ادامه

۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

یاداشت اسماعیل وفا یغمائی و اطلاعیه جدید کمیسیون شورای ملی مقاومت ...

در هر حال امیدوارم اطلاعیه دهنده در حالت سکر و مستی ایدئولوژیک یا در حال سکر و مستی عبور از جلسات انقلابی بوده و این اشتباه را اصلاح بفرماید و نیز عجالتا اشاره میکنم شما که میلیونها پرداخته اید لطفا این طلب خانم مکنزی را هم بدهید و قال قضیه را بکنید. مسئله اصلی مساله طلب خانم مکنزی است و بس لطفا به این مساله بپردازید بقیه فرع قضیه است . در پایان نامه به شیر بیدار سلام آخر مرا ابلاغ نموده و بگوئید درود بر تو! مرا در رابطه با خود وذات و ماهیت خود و تشکیلاتت به نهایت شناخت رساندی . سپاس شیرا!  ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ بهمن ۴, شنبه

جایتکار خوب، جنایتکار بد! حنیف حیدرنژاد

مریم رجوی در پیام خود "با یاد آوری مواضع شجاعانه ملک عبدالله در مسائل مربوط به جهان عرب و اسلام و به خصوص مواضع او علیه دخالتهای فاشیسم دینی حاکم بر ایران و سیاستهای ضدانسانی و ضداسلامی این رژیم علیه کشورهای منطقه، ابراز امیدواری کرد که رویکرد مقابله و قاطعیت در برابر این رژیم که ملک عبدالله آن را به درستی «رأس مار فتنه و ریشه همه مشکلات منطقه» توصیف کرده بود، بیش از پیش تقویت شود." آیا ادعای مخالفت با "فاشیسم دینی حاکم بر ایران و سیاست های ضد انسانی این رژیم" می تواند توجیه گر تجلیل از یک حاکم جنایتکار در کشور دیگری در منطقه شود؟ دلیل مریم رجوی برای چنین تجلیلی چیست؟ ادامه‌ی مطلب...

۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه

دیباچه و در باره بلیندا مکنزی

بلیندا مکنزی زن زندگی کنونی من است. الان سال پانزدهم است که با هم هستیم . البته نه همیشه. سفر ما را به هم میرساند و دوباره هریک به سوئی میرویم که من شاعرم و او فعال پرنفس کمک به درماندگان.او را بسیاری میشناسند. در میان ایرانیان بخصوص انگلستان به دلیل یاریهای فراوانش به ایرانیانی  که حول مجاهدین وشورا بودند از سال 1997 شناخته شده است و در میان انگلیسیها به دلیل اینکه سالیانست بخاطر نجات کودکان و مستمندان مبارزه میکند چهره ای اشناست. او از خانواده بسیار ثروتمندی بوده ولی تمام ثروتش را در راه نجات دیگران نثار کرده است.گاهی که با خواهران و برادرش در کنار هم میبینم در مقایسه با آنها که همه از بزرگان جامعه انگلستانند او را بمثابه.....ادامه

۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

واکنش رهبری عقیدتی مجاهدین به مقاله‌ی «مسعود رجوی سه دهه «فرار» ... ایرج مصداقی


"عارف شیرازی» مدعی می‌شود ساواک برای این که مسعود رجوی را اعدام نکند او را «به شدیدترین صورت مورد شکنجه قرار می‌دهد» تا «محملی» برای نجات جان وی پیدا کند! آیا عجیب نیست مأموران ساواک که مسعود رجوی را در ابتدای دستگیری و برای کسب اطلاعات مورد شکنجه‌ی وحشیانه قرار نداده‌اند، پس از اتمام بازجویی و برگزاری دادگاه، او را برای رهاندن از حکم اعدام مورد شدیدترین شکنجه‌ها   ادامه‌ی مطلب..

۱۳۹۳ دی ۲۵, پنجشنبه

مسئولیت مسعود رجوی در حفظ جان ساکنین کمپ لیبرتی در عراق حنیف حیدرنژاد

حفظ جان انسان و تامین و تضمین کرامت او مقدم ترین و بالاترین ارزش و اولویت است. مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین باید پاسخ دهد چرا تمام امکانات مالی، لجستیکی، تبلیغی، حقوقی و سیاسیِ تشکیلات خود را برای حفظ جان نیروهایش و خروج آنها از عراق بسیج نکرده و بجای آن بر طبل تسلیح و جنگ افروزی می کوبد؟ آنهم در حالی که این افراد در بدترین شرایط جسمی قرار داشته، بخش بزرگی از آنها حتی توان دفاع از خود را نداشته و حتی یکی یکی دارند می میرند. چرا؟  ادامه

۱۳۹۳ دی ۲۴, چهارشنبه

مجاهدین و مکانیسم تکذیب

با این حساب، این سئوال پیش میاید که مجاهدین که از وجود ابزاری به نام "تکذیب و توضیح" باخبر هستند و در همین اطلاعیه آن را به این خوبی و استادی به کار گرفته اند، چرا در موارد دیگری که منتقدین مجاهدین آنها را مورد نقد قرار داده و مواردی را حتی در قالب سئوال به آنها نسبت میدهند به جای این که از این ابزار استفاده کنند و موارد انتسابی را رد و "تکذیب" کنند و نادرست بودن آن را "توضیح" دهند به فحاشی و هتاکی و تهمت زنی و لجن پراکنی و تهدید متوسل میشوند؟  ادامــه

۱۳۹۳ دی ۱۵, دوشنبه

مرگ بر مصداقی اما زنده باد مصداقی اسماعیل وفا یغمائی

این نوشته را چند ماه قبل در تیر ماه نود وسه نوشته بودم اما از گذاشتنش روی سایت خود داری کردم. علت اصلی اش نوعی رقت بود ، پنهان نمیکنم در فرهنگ اجتماعی ای که به ما در جوانی حتی با همین فرهنگ شیعی فیلتر شده توسط مثبتات فرهنگ ایرانی(،واکنون بر باد رفته) یاد داده بودند  حتی کوبیدن بر سر دشمنی که بر خاک افتاده  جوانمردی نیست. و در سر بینه «گرمابه محمدی»  در خم فلکه مارکار شهر یزد تابلوئی آویزان بود که بر آن نوشته بود:مردی نبود فتاده را پای زدن/گر دست فتاده ای بگیری مردی. نقد و چالش نیرو یا کسانی که سالها با آنها زیسته ام و قرار بود در کنار هم...ادامه