---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۵ مهر ۱۸, یکشنبه

شیوه های کنترل و سرکوب جمعی در درون مجاهدین- قسمت دوم جمال عظیمی

نشست های "طعمه" با حضور رجوی و بانو در قرارگاه باقرزاده چهار ماه ادامه پیدا کرد. پس از اتمام این مرحله و اجرای محاکمات چند نفر برای نمونه، برای آنکه شیوه کار به دست همه و مسئولین بیاید و اینکه همه افراد بایستی از این مرحله از انقلاب عبور کرده و به محاکمه کشیده شده و تمامی معاصی خود را در میان جمع بالا بیاورند، ادامه این محاکمات در همان قرارگاه باقرزاده به هر قرارگاه موکول شد، که در محلی که هر یک از این یکان ها بطور جداگانه مستقر بودند برگزار میشد. هر از چند گاهی نیز مجددا همه یکان ها در سالن اجتماعات بزرگ با حضور رجوی و بانو جمع می شدند تا بحث ها را زیر نظر او تعمیق کنند.  ادامــه

۱۳۹۵ مهر ۱۵, پنجشنبه

روضه خوانهای قدیم و جدید و بشارت زنده بودن شیر! اسماعیل وفا یغمائی

ای دوستان بشارت!چون شیر زنده است
سرحال و چاق و چله و شنگول و گنده است

فقیر علاقه ای به نوشتن این یاداشت نداشتم و ترجیح میدادم بجای این چند خطی به تحقیق روی تاریخ ایران اضافه کنم ولی متاسفانه آقای جا افتاده بسیار محترمی که مدت زمانی است پیکر همشیره خود را به مصداق عبارت «الکاسب حبیب الله» به قناره دکان قصابی خود آویزان کرده و مشغول چوب زدن است در نوشته اخیرش که در سایتهای با فرهنگ مقاومت!!منتشر شده بجز ساطوری کردن مجدد همشیره مظلومش یکی دو تا لگد «ایدئولوژیک- استراتژیک- قاطرولوژیک»  به فقیر زده است که در این لینک میتوانید ملاحظه بفرمائید  «لینک. جیغ بنفش و دکان سوخته» این بزرگوار که یکی از شاخصهای «فرهنگی- ادبی- تربیتی»انقلاب درونی جناب شیر (اسدالله الغایب ادام الله عمره و عزه . به علی میگفتند اسدالله الغالب به ایشان باید گفت اسدالله الغایب شیرغایب خدا که عمر و عزتش دراز باد!)  است فقیر را «شاعر فضولاتخوار» خوانده است. من قبلا در یکی دو نوشته منجمله«لینک.چرا حیرت میکنیم!باور کنیم! »  و«لینک.ابراز نگرانی».  و  «لینک.آیا می شود حرف زد؟»بقایای این پیرمرد نازنین و بزرگوار و مودب را تا حدی آنالیز کرده ام و بیش از این لازم نیست، یعنی نمی ارزد، من   واقعا دلم نمیخواست و نمیخواهد چیزی بنویسم ولی من باب بشارت و نیز کمک میخواهم بگویم..........ادامه