این یعنی فرار "رهبری عقیدتی" از مسئولیت پذیری و پاسخگوئی و انداختن "تقصیر گناه" بر گردن پیروان و نیروهای پائین. روشی که در سه دهه گذشته، هرگاه مسعود رجوی در بن بست استراتژیک و تشکیلاتی و سیاسی و نظامی گیر کرده، به دفعات از آن استفاده کرده است.
روشی که در آن احساس و عاطفه و اعتماد انسانها که در نهایتِ صداقت به او هدیه شده، به بازی گرفته شده و زیر پا لگد کوب می شود.
به باور من این سخنرانی از یک پتانسیل بالای اعتراضی در درون سازمان مجاهدین، بویژه در عراق خبر می دهد؛ به غلیان افتادن یک بحران تشکیلاتی و استراتژیک! اینک مسعود رجوی با برابر کردن کمپ لیبرتی با رزمگاه حسین (کمپی که تا دیروز زندان خوانده می شد)، در تلاش است تا به لحاظ ایدئولوژیک راه های خروج از عراق را در ذهن نیروهایش ببندد و بر ماندن در لیبرتی تاکید می کند؛ «آنچه در اینجا جریان دارد، عین کارزار سرنگونی است». رجوی در تلاش است تا به این ترتیب و به شیوه خودش بحرانی که با آن درگیر شده را مهار کند. ادامه
روشی که در آن احساس و عاطفه و اعتماد انسانها که در نهایتِ صداقت به او هدیه شده، به بازی گرفته شده و زیر پا لگد کوب می شود.
به باور من این سخنرانی از یک پتانسیل بالای اعتراضی در درون سازمان مجاهدین، بویژه در عراق خبر می دهد؛ به غلیان افتادن یک بحران تشکیلاتی و استراتژیک! اینک مسعود رجوی با برابر کردن کمپ لیبرتی با رزمگاه حسین (کمپی که تا دیروز زندان خوانده می شد)، در تلاش است تا به لحاظ ایدئولوژیک راه های خروج از عراق را در ذهن نیروهایش ببندد و بر ماندن در لیبرتی تاکید می کند؛ «آنچه در اینجا جریان دارد، عین کارزار سرنگونی است». رجوی در تلاش است تا به این ترتیب و به شیوه خودش بحرانی که با آن درگیر شده را مهار کند. ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر