دومین مقاله نویسانده شده توسط آقای محمد
اقبال با عنوان میر غضب ها در سایت وابسته به اطلاعات دستگاه فاسد و متعفن
رهبریت و نوک پیکان تکامل هم از تنور بیرون آمد.در این مقاله با در هم
آمیخته کردن کسانی چون آقایان نوری زاده و بهزاد علیشاهی و حسن سبحانی با
کسانی چون آقایان ایرج شکری و
محمد علی اصفهانی و خانم عاطفه اقبال سعی بلیغ شده همه را با هم قاطی نموده
و بعنوان مزدوران حکومت خامنه ای و میر غضب معرفی کنند.زیرا این میر غضبها
می خواهند سر جنبش یعنی رهبریت سوراخ نشین فراری را از بدنه جدا بکنند.
نکات بسیار جالب در این مقاله مستتر میباشد.یاداشت روز چهارده میر غضب بزدل و مفلوکی که میخواهد همه اطلاعاتی باشن
---------------
نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
با سلام
پاسخحذفواقعاوقتی موضع گیری های افرادی که در تشکیلات هستند را می خوانی<اینطور بنطر میاد که فکر می کنند ادمهایی که نوشته هایشان را می خوانند همه مثل خودشان بیلمز و از بیخ عربند و چیزی از دنیای سیایست و تشکیلات نمی دانند.
باید به عرض اقای اقبال و بی اقبالها برسانمکه: این ذهن بسته شماست که فقط نوک دماغتان را ببینید و اینهم بخاطر سالیان القائات و رهبرسازی و ایدئولوژیک کردن همه خطاها و ندیدن آنها از شما یک حزب اللهی به تمام معنی درست کرده است.من با کسانی که از آنها نام بردند کاری ندارم به نوشته ایشان توجه دارم .آقای اقبال و آنهایی که فکر می کنید فقط شما در صحنه مبارزه هستید و تیغ در دست و کف بر لب به این وآن می تازید.اینطوری نیست کسانی هستند که از شما و امثال شما بیشترین فدیه را در راه آزادی مردمشان داده و می دهند .و زخمها بربدن دارند و مرد میدان رزم با رژیم ضد بشری بوده اندو خواهند بود.طوری که شما حتی جرئت اینکار را در آنجانداشتید. حال ماندن در عراق را علم مبارزه کردید و برای پاسخ ندادن به خون شهدا بقیه افراد را وجه المصالحه استراتژی غلط قرار داده اید.پس خواهشااز ترفند استفاده نکنید چون فکر می کنم در شرایط کنونی و وضعیت ایران آن کسانی که باعث دوام رژیم خمینی شده رهبران سازمان بوده و هستند و این به آیندگان ثابت خواهد شد.
و اما نکته دیگه که می فرمایند این سه هزار و اندی را به هیچ میگیرند و اینگار هیچ اراده ای از خودشان ندارند و.....باید پرسید مگر دارند؟؟
طرف حسابتان اگر بیگانه از تشکیلات بود شاید باورش می کردند ولی مگر در تشکیلات سازمان کسی بجز رهبری حق اظهار نظر دارد
مگر کسانی که در یک نشست عمومی براساس یک خط تشکیلاتی حتی نظر مخالفی داشت دیگه یا دیگچه برایش نمی گذاشتند و ده ها نفر برسرش نمی ریختندو تا ساعت ها نگهش می داشتندکه سرانجام بگوید این زاویه من بخاطر جیم بود یعنی مشکلات جنسی مرا وادار می کرد در مقابل خط رهبری زاویه پیدا کنم!!
کدام تصمیم د رسازمان ا زپایین بود؟؟
مگر همه تصمیمات از بالا صادر نمی شد و بقیه مجبور به اجرایش نبودند؟؟
به یاد دارم که نسرین یعنی مهوش سپهری می گفت شما سرباز صفر هستید باید فقط دستور اجرا کنید شما برای مردن امده اید بقیه کارها با رهبریست
شما هیچ ادعایی نداریدو نمی توانید داشته باشید.
این خط و خطوط از کجا می امد.ما که از نزدیک شاهد این تصمیم گیریها بوده ایم حتی آب خوردن بدنه بدون تصمیم گیری رهبر نبود.هیچ کاری در تشکیلات انجام نمی شود مگر اینکه امضای رهبری زیر آن باشد.آقای اقبال خودتان را گول نزنید بقیه که در این تشکیلات بوده اند می دانند که در آن چه می گذرد.پس نفرات تصمیم گیرنده نیستند.
وقتی در ژوئن فکر کنم 2004 بود امریکا یک بیانه ای به تک تک نفرات دادند که تقاضای پناهندگی بدهند و امریکا هم در پروسه پناهندگی کمک می کنند در نشست محور ها چه گذشت.و افراد را چه توجیهی کردند؟؟
گفتند هر کس این را بپذیرد خائن است و چی و چی
خوب چگونه افراد خودشان قدرت تصمیم گیری دارند؟
فاکتها زیاد است ولی نه برای شما که سرتان را زیر برف کرده اید و فکر می کنید کسی نمی بیند بلکه برای کسانی هست که داخل تشکیلات سازمان نبوده اند وبتوانند گفته های شما را قضاوت کنند.
همین کلام اخرتان دقیقا خط خود مسعود است که امسال سال اخره یا تا دو سال دیگر همه چیز تعیین تکلیف می شود و دل شما هم به این خوش است که بله دارید مبارزه می کنید.نه آقا آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت .شمانه می توانید و نه صلاحیت سرنگون کردن رژیم را دارید .سرنگونی رژیم به دست خود مردم بجان آمده رفم خواهد خورد چون تجربه خمینی را دارند و نمیخواهند خمینی دیگری با لعاب انقلابی و حرفهای دهن پر کن بر سرنوشتان حاکم شود.تنها نوشته های شما مصرف داخلی یعنی برای همان ادمهای بی خبر از همه جا می باشد که همین خیالبافیهای شماهاست که راه را بر درست اندیشیدن آنها سد می کند.یادت باشد مسعود بعد از سرنگونی صدام میگفت ولگردی سیاسی نداریم یعنی کسی حق اظهار نظر درمورد سیاست و اینکه چی درست است و چی درست نیست ندارند وپیامش به مسئولین نیروها این است که: الا سر کارشان با دیگ و دیگچه است مثل احمدی نژاد که می گوید انتخابات ایران آزاد ترین انتخابات است. صاحبان این تفکر همه از یک آبشخور ارتزاق می کنند.بخاطر همین نیاز هست که من و امثال من دست به روشنگری بزنیم چون زندگیمان را وقف آزادی مردمان کرده ایم بدون هیچ چشم داشتی. پس لطفا مانع نشوید.!!!!!!
عدالت
اگر یک روز پرونده کثافتکاریهای این رهبر افشا شود عده زیادی دست به خودکشی میزنند دجال تر از خمینی واقعا او هست.یک عمر بهترین نسل این مملکت را یا نابود کرد یا به نکبت انداخت ای وای از کثافتکاریهای او من نمیدانم این مردک چه تضادی با خمینی داشت واقعا
پاسخحذفنادر . از هلند
بی ناموسی و دروغ و همکاری با تمام رهبران فاسد منطقه فرصت طلبی و هر چه که فکر کنید را این انجام داده و متاسفانه الباقی افراد را هم دارد به دست مالکی و خامنه ای میکشد تا از خونشان استفاده کند ای تف به این مکتب و مرام . ای لعنت به هر چه رهبر اینطوری است. نادر . هلند
پاسخحذفاگر رجوی نباشد کیست که جلوی آخوندها بایستد. واقعا شماصدائیها نامردید و نامردتر از شما خودتان. اسد
پاسخحذفsima az farance
پاسخحذفin rahbar kodash yek molay kamel ast fargash ham ba komini in ast keh o rya nmikard va adam mikosht in rya mikonad va bozorgtarin doroghgoy tarik ast an zan maflokash ham keh badtar az o hast
نامردی این رهبر حد ندارد.کسی که زن نزدیکترین رفیقش را ببرد و رفیق دیگرش را با نامردی از موضع مسئولیت بیاندازد و محکوم به اعدامش کند و بعد عفوش کند همان در سوراخ موش مخفی باشد بهتر است.در همان سوراخ لطفا بمان تا کمتر کثافتکاری کنی.فرید
پاسخحذفنوک پیکان تکامل یک روده راست در وجودش نیست.
پاسخحذفامروز هم که در بن بست استراتژیکی کامل است باز هم می خواهد با دورغ و کلک و حقه بازی همه چیز راراست و ریست کند.
اما هر چه بیشتر زمان می گذرد زمان نوک پیکان تکامل هم بیشتر در گل فرو می رود.
از آقای اسد می پرسم آیا جلوی رژیم ضد بشر خمینی ایستادن دال بر حقانیت یک فرد یا جریان است؟
پاسخحذفمثلا بر علیه صدام حسین همین 9 بدریها ایستاده بودند پس اینها مشروعیت داشتند؟
خیر آقای اسد تجربه خمینی مگر برایمان کافی نیست؟
در این دوران با اوج آگاهی مردم دیگر نمی توان به اسم من مبارز خلقم من فلانم من چی هستم به مردم خودرا تحمیل کرد خیر.مردم عملکرد نیروها و جریانات رو نگاه می کنند نه ادعاها.اگر ادعا بود که خمینی جلاد هم در فرانسه همه ادعاها را داشت ولی وقتی به قدرت رسیدحرث و نسل رو نابود کردو خوشبختانه در زمانی زندگی می کنیم که آن را بعینه دیدیم و با پوست و گوشت خود لمس کردیم.تازه خمینی وقتی بقدرت رسید تیغ کشتار و حذف دیگران را راه انداخت .آقای رجوی که به قدرت نرسیده تیغش را از رو بسته و همه را تهدید می کند وای به روزی که به قدرت برسد!!!
آیاجریان مخالفی می گذارد ادعای وجود کند؟ درست مثل استالین و شاید هم بدتر به جان مردم و نیروهای آزادیخواه و هرکس که قدمی یا قلمی برعلیه این معصوم بردارد و یا بنویسد مغضوب بارگاه ایشان قرار خواهد گرفت.
مگر در تشکیلات بر سر آنهایی که ذهنی حتی به اندازه یه سر سوزن با ذهن رهبری زاویه داشتند به صلابه نمی کشیدند و تا خون گریه نمی کرد و به غلط گویی وادارش نمی کردند دست بردار بودند؟در وهله اول حذفش نمی کردند چون بهش نیاز داشتند.ولی در فردای ایران که مشکل نیرو نیست و هر کاری می کنند.
عدالت