---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

ميرغضب‌ها- محمد اقبال-ليبرتي

نوشته ای  متعفن وگندیده   وصادر شده از دستگاه اطلاعاتی ولی فقیه مغلوب برای در هم آمیختن مزدور و منتقد و مخالف.برای عبرت و شناخت ماهیت نوک پیکان تکامل و دستگاه متعفنش بخوانید
...اين يكي هم  دچار همان عارضه همپالكي بالايي‌اش است؛ با اين تفاوت كه مال اين يكي، خيلي شديدتر و دوز آخوندي اش خيلي بيشتر است. اين يكي را خودم درخواست اخراجش از شورا را در يك جلسه رسمي دادم. ميرغضب ذكر شده در مطلبي با عنوان «شايد فردا براي ما و ساکنان ليبرتي دير شده باشد» در سايت ايران اينترلينك اطلاعات آخوندي، در حالي كه وانمود مي‌كند در فاصله چند هزار كيلومتري از حرفهاي آخوند «واثق البطاط» و «جيش المختار» او تب و لرز گرفته كه تهديد كرده ليبرتي  ميرغضب‌ها- محمد اقبال-ليبرتي

۲ نظر:

  1. با سلام
    واقعاوقتی موضع گیری های افرادی که در تشکیلات هستند را می خوانی<اینطور بنطر میاد که فکر می کنند ادمهایی که نوشته هایشان را می خوانند همه مثل خودشان بیلمز و از بیخ عربند و چیزی از دنیای سیایست و تشکیلات نمی دانند.
    باید به عرض اقای اقبال و بی اقبالها برسانمکه: این ذهن بسته شماست که فقط نوک دماغتان را ببینید و اینهم بخاطر سالیان القائات و رهبرسازی و ایدئولوژیک کردن همه خطاها و ندیدن آنها از شما یک حزب اللهی به تمام معنی درست کرده است.من با کسانی که از آنها نام بردند کاری ندارم به نوشته ایشان توجه دارم .آقای اقبال و آنهایی که فکر می کنید فقط شما در صحنه مبارزه هستید و تیغ در دست و کف بر لب به این وآن می تازید.اینطوری نیست کسانی هستند که از شما و امثال شما بیشترین فدیه را در راه آزادی مردمشان داده و می دهند .و زخمها بربدن دارند و مرد میدان رزم با رژیم ضد بشری بوده اندو خواهند بود.طوری که شما حتی جرئت اینکار را در آنجانداشتید. حال ماندن در عراق را علم مبارزه کردید و برای پاسخ ندادن به خون شهدا بقیه افراد را وجه المصالحه استراتژی غلط قرار داده اید.پس خواهشااز ترفند استفاده نکنید چون فکر می کنم در شرایط کنونی و وضعیت ایران آن کسانی که باعث دوام رژیم خمینی شده رهبران سازمان بوده و هستند و این به آیندگان ثابت خواهد شد.
    و اما نکته دیگه که می فرمایند این سه هزار و اندی را به هیچ میگیرند و اینگار هیچ اراده ای از خودشان ندارند و.....باید پرسید مگر دارند؟؟
    طرف حسابتان اگر بیگانه از تشکیلات بود شاید باورش می کردند ولی مگر در تشکیلات سازمان کسی بجز رهبری حق اظهار نظر دارد
    مگر کسانی که در یک نشست عمومی براساس یک خط تشکیلاتی حتی نظر مخالفی داشت دیگه یا دیگچه برایش نمی گذاشتند و ده ها نفر برسرش نمی ریختندو تا ساعت ها نگهش می داشتندکه سرانجام بگوید این زاویه من بخاطر جیم بود یعنی مشکلات جنسی مرا وادار می کرد در مقابل خط رهبری زاویه پیدا کنم!!
    کدام تصمیم د رسازمان ا زپایین بود؟؟
    مگر همه تصمیمات از بالا صادر نمی شد و بقیه مجبور به اجرایش نبودند؟؟
    به یاد دارم که نسرین یعنی مهوش سپهری می گفت شما سرباز صفر هستید باید فقط دستور اجرا کنید شما برای مردن امده اید بقیه کارها با رهبریست
    شما هیچ ادعایی نداریدو نمی توانید داشته باشید.
    این خط و خطوط از کجا می امد.ما که از نزدیک شاهد این تصمیم گیریها بوده ایم حتی آب خوردن بدنه بدون تصمیم گیری رهبر نبود.هیچ کاری در تشکیلات انجام نمی شود مگر اینکه امضای رهبری زیر آن باشد.آقای اقبال خودتان را گول نزنید بقیه که در این تشکیلات بوده اند می دانند که در آن چه می گذرد.پس نفرات تصمیم گیرنده نیستند.
    وقتی در ژوئن فکر کنم 2004 بود امریکا یک بیانه ای به تک تک نفرات دادند که تقاضای پناهندگی بدهند و امریکا هم در پروسه پناهندگی کمک می کنند در نشست محور ها چه گذشت.و افراد را چه توجیهی کردند؟؟
    گفتند هر کس این را بپذیرد خائن است و چی و چی
    خوب چگونه افراد خودشان قدرت تصمیم گیری دارند؟
    فاکتها زیاد است ولی نه برای شما که سرتان را زیر برف کرده اید و فکر می کنید کسی نمی بیند بلکه برای کسانی هست که داخل تشکیلات سازمان نبوده اند وبتوانند گفته های شما را قضاوت کنند.
    همین کلام اخرتان دقیقا خط خود مسعود است که امسال سال اخره یا تا دو سال دیگر همه چیز تعیین تکلیف می شود و دل شما هم به این خوش است که بله دارید مبارزه می کنید.نه آقا آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت .شمانه می توانید و نه صلاحیت سرنگون کردن رژیم را دارید .سرنگونی رژیم به دست خود مردم بجان آمده رفم خواهد خورد چون تجربه خمینی را دارند و نمیخواهند خمینی دیگری با لعاب انقلابی و حرفهای دهن پر کن بر سرنوشتان حاکم شود.تنها نوشته های شما مصرف داخلی یعنی برای همان ادمهای بی خبر از همه جا می باشد که همین خیالبافیهای شماهاست که راه را بر درست اندیشیدن آنها سد می کند.یادت باشد مسعود بعد از سرنگونی صدام میگفت ولگردی سیاسی نداریم یعنی کسی حق اظهار نظر درمورد سیاست و اینکه چی درست است و چی درست نیست ندارند وپیامش به مسئولین نیروها این است که: الا سر کارشان با دیگ و دیگچه است مثل احمدی نژاد که می گوید انتخابات ایران آزاد ترین انتخابات است. صاحبان این تفکر همه از یک آبشخور ارتزاق می کنند.بخاطر همین نیاز هست که من و امثال من دست به روشنگری بزنیم چون زندگیمان را وقف آزادی مردمان کرده ایم بدون هیچ چشم داشتی. پس لطفا مانع نشوید.!!!!!!
    عدالت

    پاسخحذف
  2. ظاهرا نامه قبلی آقای اقبال که با ننه من غریبم بازی در آوردن نوشته بود به دهان نوک پیکان تکامل مزه کرده و از اینرو از او خواسته اند نامه ای دیگر هم بنویسید اما محمد اقبال برای لوس کردن خودش نزد نوک پیکان تکامل به مناسبت و بی مناسبت اینروزها چند تا توی سر خواهرش می زند اینبار بی بهانه باز خواهر را دراز کرده.
    من برای این فرد تاسف نمی خورم زیرا یقین دارم که محمد اقبال یک بیمار روانی است و بایستی تحت مهالجه قرار بگیرد.

    پاسخحذف