---------------

نه ارتجاع غالب،نه ارتجاع مغلوب.نه «ولایت مطلقه فقیه» نه «ولایت مطلق رهبرعقیدتی».نه مزدوری رژیم پلید و ضد ایرانی آخوندی، نه سرسپردگی به رهبری خود محور و متوهم وخطاکار و انتقاد ناپذیر عقیدتی. پاینده ایران. درود برملت بزرگ ایران. زنده بادآزادی و دموکراسی. برقرار باد اتحاد تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه و سکولار در داخل و خارج ایران علیه رژیم استبدادی و ارتجاعی وسرکوبگر ملایان حاکم.درود بر شهیدان ملت بزرگ و پایدار ایران ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۴ آبان ۵, سه‌شنبه

"قهر"هایی که "آشتی" نداشت

در باره  پرت و پلاهای پرویز خزایی

نوشته خرایی قبل از هر چیز به روشنی نشان میدهد که هم او و هم کارفرمایانش از دوستی صمیمانه و به دور از چشم مجاهدین میان مرضیه و آقای یغمایی تا کجاهایشان سوخته و چقدر حسادت و حقد و عنادشان برانگیخته شده است. از این که بگذریم خزایی با آویزان شدن به  شعر فروغ یک کد توجیهی نیز برای آزردگی عاطفی و بیزاری مرضیه از مجاهدین جور کرده و اسم آن را نیز "قهر و آشتی" گذاشته است. یعنی این که مرضیه از مجاهدین صرفا قهر بوده و احتمالا بعدا آشتی کرده است. گیریم که خزایی بتواند به خیال خودش مشکل مرضیه با مجاهدین را در حد قهر و آشتی تقلیل دهد. اولا میدانیم که اغلب قهرها از مجاهدین، مطلقا نشانه دوستی نبوده و آشتی و برگشتی در پی نداشته است. گروه بسیاری از مجاهدین و از شورا قهر کردند و پا به فرار گذاشتند و رفتند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند. شما اگر راست میگوئید یک نفر، فقط یک نفر را نشان بدهید که از شورا قهر کرده و جدا شده و بعد برگشته باشد.  ادامــه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر